تعطیلی مدارس یا تعطیلی کشور؟ مدیریت بحران آلودگی هوا در بنبست تصمیمگیری
بحران آلودگی هوا در ایران دیگر فصلی یا محدود به کلانشهرها نیست، بلکه به یک مسئله دائمی زیستمحیطی، اقتصادی و سلامت عمومی بدل شده است. با هر زمستان، دوباره پرسش «مقصر کیست؟» تکرار میشود، اما پاسخ در ضعف سیاستگذاری، نبود هماهنگی میان نهادها و فقدان ارادهای جدی برای اصلاح ریشهای نهفته است.

به گزارش خودران، آلودگی هوا به یک چالش و مشکل جدی و دائمی بدل شده است؛ مسئلهای که دیگر محدود به کلانشهرها نیست و به بحرانی پایدار در ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و سلامت عمومی تبدیل شده است. هر سال با فرارسیدن پاییز و زمستان، بحث قدیمی «مقصر کیست؟» دوباره داغ میشود؛ برخی سوخت بیکیفیت را عامل اصلی میدانند، عدهای خودروهای فرسوده را متهم میکنند و گروهی دیگر ضعف مدیریت و سیاستگذاری ناهماهنگ را عامل اصلی میپندارند. واقعیت این است که پاسخ، تکعاملی نیست، اما اگر قرار باشد یک عامل را در رأس قرار دهیم، بدون تردید ضعف سیاستگذاری و مدیریت مهمترین است. زیرا همین ضعف است که اجازه میدهد سوخت بیکیفیت تولید شود، خودروهای آلاینده از خط تولید خارج نشوند و حملونقل عمومی زمینگیر بماند.
سوخت بیکیفیت، خودروهای قدیمی و مدیریت ناکارآمد سه ضلع بحران آلودگی هوای ایران هستند، اما وجه مشترک همه آنها، نبود مسئولیتپذیری و نبود نظام پاسخگویی مؤثر است. در چنین شرایطی ناکارآمدیهای ساختاری بیش از هر زمان دیگری آشکار میشود؛ به جای وجود یک نهاد مستقل و تخصصی برای مقابله با این بحران، سیاستگذاری میان چند دستگاه و وزارتخانه تقسیم شده است و همین پراکندگی وظایف باعث شده هیچ نهادی پاسخگو نباشد. تنها اقدامی که هر ساله دیده میشود، تعطیلی مدارس است؛ تصمیمی فوری که بیش از آنکه نشانه مدیریت بحران باشد، اعترافی تلخ به شکست در کنترل آن است.
بر اساس برآوردهای زمستان سال گذشته، اگر درآمد ناخالص کشور را طبق گزارش بانک جهانی در نظر بگیریم، هزینه تعطیلی مدارس ناشی از آلودگی هوا روزانه حدود دو میلیارد دلار است. این تنها بخشی از خسارتهای مالی و اقتصادی کشور است. هزینههای غیرمستقیمتری مثل افت تحصیلی و علمی، سردرگمی عمومی، و کاهش بهرهوری نیز اثرات جدی دیگری بر جای میگذارند. همچنین طبق بررسیهای دیگر، تعطیلات اجباری بهعلت آلودگی هوا، کمبود انرژی و مشکلات زیرساختی، روزانه حدود ۷ هزار میلیارد تومان زیان به اقتصاد وارد میکند؛ رقمی که تولید، اشتغال، آموزش و سرمایه اجتماعی را با تهدیدی واقعی روبهرو ساخته است. با تأسف، تعطیل کردن کشور به رفتاری عادی در مدیریت بحران بدل شده است.
تا زمانی که کیفیت سوخت بهصورت شفاف اعلام و کنترل نشود، صنعت خودرو در انحصار باقی بماند و مدیریت کیفیت هوا بین چند دستگاه تقسیم شود، بحران آلودگی هوا درمان نخواهد شد. بحران امروز نتیجه سالها چشمپوشی از اصلاح تصمیمهای اشتباه گذشته است و اکنون بهای آن را سلامت میلیونها ایرانی میپردازند. این بحران راهحل فنی دارد؛ آنچه ندارد، اراده مدیریتی است. امروز مسئولان تنها سخن میگویند، در حالی که مردم واقعاً نفس کم میآورند و جان میدهند.