پیشبینی رفتار رانندگی افراد زیر هجده سال در عصر خودروهای خودران
نسلی در حال رشد است که شاید هرگز فرمان خودرو را لمس نکند. نوجوانان زیر هجده سال که امروز در دنیای خودرانها بزرگ میشوند، نگاه متفاوتی به مفهوم رانندگی دارند؛ نه از زاویه مهارت، بلکه از زاویه تجربه، امنیت و آزادی دیجیتال. آینده رانندگی دیگر مربوط به انسان بالغ نیست—بلکه بازتاب ذهن کسانی است که در کودکی با خودروهای هوشمند نفس کشیدهاند.

به گزارش خودران، خودروهای خودران، نه تنها جادهها را تغییر دادهاند بلکه ذهن نسل آینده را نیز بازنویسی کردهاند. در مطالعات بینالمللی دانشگاه استنفورد و مؤسسه ژاپنی JARI، بیش از پنجاه درصد نوجوانان نسل آلفا اعلام کردهاند که رانندگی انسانی را «کاری اضطرابآور» میدانند و ترجیح میدهند خودرو برایشان تصمیم بگیرد. این تغییر نگرش، پایه شکلگیری یکی از بزرگترین تغییرات فرهنگی در تاریخ حملونقل است.
رفتار رانندگی در افراد زیر هجده سال در آینده ترکیبی خواهد بود از اعتماد به هوش مصنوعی و میل به کنترل نمادین. یعنی نوجوان در سن مجاز رانندگی دیگر بهدنبال مهارت فیزیکی نیست بلکه انتظار دارد سیستم خودران تعاملپذیر باشد: بتواند مسیر را طراحی کند، باسلیقه شخصی رنگ محیط کابین را تغییر دهد و با فرمان صوتی مقصد را تعیین کند. رانندگی از کنش به تجربه تبدیل میشود.
از منظر فنی، خودروهای خودران نسل آینده با الگوریتمهای رفتارشناسی نوجوانان سازگار خواهند شد. شرکتهای خودروساز مانند هیوندای، لوسید و تسلا در حال طراحی «پروفایلهای جوانان» هستند؛ این پروفایلها الگوهای رفتاری، میزان توجه، واکنش هیجانی و زمان تمرکز را تحلیل میکنند تا خودران بتواند نحوه رانندگی را با آن تطبیق دهد. بهطور نمونه در سنینی که تمرکز کمتر است، خودرو مسیرهای دارای شتاب کمتر یا پیچهای نرمتر را انتخاب میکند—نوعی شخصیسازی مبتنی بر روان فرد.

بعد اجتماعی این موضوع جالبتر است: در جوامعی مثل ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی، نوجوانان بهجای رویاپردازی برای «اولین گواهینامه»، رویاپردازی برای «اولین کنترل ذهنی بر خودرو» دارند. یعنی دسترسی نرمافزاری به هوش رانندگی بهجای دسترسی فیزیکی. در ایران نیز با ورود فناوری نیمهخودران، انتظار شکلگیری نسل تازهای از کاربران «نظارتی، نه عملیاتی» وجود دارد—نسلی که خودرو را هدایت نمیکند، بلکه به آن اعتماد میکند.
با تبدیل خودرو به فضای اجتماعی هوشمند، مرز میان رانندگی و سرگرمی از بین خواهد رفت. نوجوان زیر هجده سال ممکن است وارد کابینی شود که بخشی از فضای مجازی اوست؛ خودرو با چهرهاش هماهنگ میشود، موسیقی دلخواه پخش میکند و حسکنندههای داخلی بر اساس وضعیت هیجانی او، شدت نور یا تهویه را تغییر میدهند. در چنین آیندهای، شناخت روانشناسی تعامل نوجوان و خودرو بهاندازه شناخت الگوریتم فرمان اهمیت دارد.
در نهایت، الگوی رانندگی نسل زیر هجده سال نه بر محور کنترل بلکه بر محور اعتماد و تجربه بنا خواهد شد. آنها دیگر نمیخواهند راننده باشند، بلکه مشاهدهگر هوش ماشیناند—نسل تماشاگر جادههایی که نه توسط انسان، بلکه توسط دادهها اداره میشوند.



